کتاب مهمانی خداحافظی نوشته شده به دست میلان کوندرا می باشد.این داستان به گفته ی انتقاد کنندگان یکی از تیره ترین اثرهای کوندرا است. ماجرا در فضائی کافکائی و در محیطی بسیار تنگ و بسته و خفه شده و یک استراحتگاه به اتفاق انجامیده است. که در نهایت به یک حس همگانی گناه تبدیل می شود . کتاب مهمانی خداحافظی مهمانی دگرگون شدگان است. مهمانی نیازمند از دست دادگان می باشد . دکور مهمانی فضائی بخارآلود و خفقانآور حمام آب معدنی می باشد.سیاهی لشکرها زنان عقیم شده می باشد. تمام از جانیان ترس دارند. و کارشان به دور از آنان از محیط خود می باشد آن طوری که خود به جائی عوض میشوند. ولی زنان استخر آب گرم نشان دهنده ی جاودانگی و زایش پرستاری کردن و شکوفا نمودن و پژمردن همچنین هستند...
کتاب رمان جاودانگی نوشته شده به دست میلان کوندرا است.داستان جاودانگی یکی از نهایی ترین نوشته های میلان کوندرا می باشد.نویسنده خود در یکی از قسمت های کتاب ضمن گفتگو کردن با دوست خویش پروفسور آناریوس در جواب دادن به این سوال که از او پرسیده شد که در حال انجام چه کاری هستید می گوید در حال حاضر به نگاشتن کتابی می باشد به اسم سبکی تحمل ناپذیر هستی یا در واقع همان بار هستی است.دوستش در مورد او می گوید که فکر کنم در قدیم آن را کسی نگاشته است . خودم آن را نوشته می باشم.ولی در آن زمان واسه ی گذاشتن عنوان کتاب به غلط افتادم و اشتباه کردم. فکر میکنم آن عنوان مناسب داستانی می باشد که در حال حاضر دارم آن را می نگارم...
لودویک واسه ی برانگیزاندن حس های یکی از دخترهای همکلاسی خویش به شوخی در پشت کارت پستال جمله ای برای او می نگارد. نوشته ای که در ان محیط سیاست زده کمونیستی واسه ی انسانهای حذب هیچگاه جنبه شوخی نداشته است.و همین موجب میشود سرگذشت زندگی او سرنگون شود و رویدادهای مهم و اصلی داستان یک بعد از دیگر تشکیل می شود. داستان شوخی به دست شخصیت های گوناگون گفته و حکایت میشود .به صورتی که هر یک از نظر خود به رویدادها و گذشته نگاه می کنند و اتفاقاتی که به طور تقریبی واسه ی هر چهار پنج نفر راوی مشترک بوده است.اما تفاوت در انواع بازگو کردن و بیان نمودن انها خوانند را به متفاوت های بسیار عمیق شخصیتی و انواع نظر و دید هر یک از انها به زندگی اشنا خواهد کرد...
کتاب آهستگی نوشته ی میلان کوندرا می باشد.داستان آهستگی یکی از اثر های خیلی قوی میلان کوندرا است. و عزیزانی که مطالعه کننده ی کارهای این نویسنده مشهور و خلاق می باشند و این داستان رو از دست نباید بدهند . نا بهنگام هوس کردیم غروب و شب را در یک قصر جای دهیم . قصرهای بسیار زیادی را در فرانسه به طور هتل بازسازی کرده می باشند. چهارگوشی از سبزی گمشده ی در قسمتی از بدی و بیسبزی.نمونه جمع شده ی کوچکی از باریکه مسیرها و درختها و پرندهها میان شبکهای بزرگ از وسیع راهها است. همانگونه که در حال رانندگی هستم ، در داخل آینه با این توجه ماشینی در پشت سرم خواهم شد. راهنمای کردن چپ ماشین چشمک میزند و ماشین به صورتی است به دلیل عجله بسیار میخواهد پرواز کند...
عشقهای خنده دار اسم نمونه ی جمع شده ی داستانی می باشد که از میلان کوندرا نویسنده سرشناس چکی می باشد. داستان عشقهای خندهدار نمونه جمع آوری شده از هفت داستان کوتاه از میلان کوندرا نویسنده چک و فرانسوی می باشد. این داستانها به طور یک کتاب در هزار و نهصد و شصت و نه به انتشار رسیده است.با خود در این فکر بوده است که هنگامی به این خوبی قادر است نقش بازی کند به این معنا می باشد که خود واقعا همین گونه هست، در هر صورت روح بیگانه ای که از آسمان داخل بدنش نشده بود است. و آنگونه نشان می داد خود واقعیش می بوده.این شاید قسمتی از وجود او می باشد که از قبل در بند بوده است، و بهانه این بازی ها او را از قفس خود بیرون آورده بوده است...
کتاب رمان جهالت نوشته شده به دست میلان کوندرا می باشد.جهالت یکی از آخرین داستان های میلان کوندرا نویسنده معروف چک و فرانسوی می باشد.که در سال هزار و نهصد و نود و نه به زبان فرانسوی نگاشته شده می باشد.و در سال دو هزار به انتشار رسیده است. ترجمه ی انگلیسی این داستان برنده ی جایزه اسکات مونکریف شده می باشد. داخل ایران این کتاب به دست دکتر آرش حجازی و با ترجمه و توسط نشر کاروان به چاپ رسیده است. موضوع کلام این داستان درمورد هجرت کردن و غربت و نوستالژی می باشد...
کتاب وصیت خیانت شده اثری بسیار جالب از میلان کوندرا است.کتاب نقد نوشته های هنری می باشد . این کتاب از نه قسمت به وجود آمده است که در هر قسمت کوندرا هنرمندان و اثر هایشان را تحقیق و بررسی خواهد کرد . احساس از شیوه ی وجود داشتن خلسه به اوج و بلندی و از این رهگذر در عین حال به تهی بودن و خالی از هر چیزی می رسد. انسانها آرزوی همیشگی دارد ، ولی تنها به بدل آن می شود دست یابد. به فکر و یاد آوردن کمیت منفی فراموشی نبوده است، به یاد آوردن انواعی از از خاطر رفتن ها است. زندگی کوششبدون توقف سنگینی می باشد واسه ی از دست ندادن دید خودمان و واسه ی حضوری بسیار ایستاده در خودمان ، در تنهایی و خلسه هایمان فقط یک دقیقه پا از خودمان بیرون خواهیم گذاشت...
کتاب پرده نوشته شده توسط میلان کوندرا می باشد.این داستان درمورد پسری نوجوانی است که مادربزرگ مسن و نابینا خود را به گردش برده است. و مادربزرگ در خیابانی راه میروندو پسرک هر چند بار یک دفعه میگویدکه مادربزرگ مواظب خودت باش یک درخت در اینجا قرار دارد .پیرزن برای آنکه فکرمیکند که درجنگل راه را طی می کند میپرد و می جهد .عابران وجود داشته پسر کوچک را سرزنش میکنند.پسرم برای چه این گونه با مادربزرگت حرف میزنی و رفتار می کنی. و پسر هم در پاسخ میگوید که مادربزرگ خودم می باشد.هر طوری که دوست داشته باشم با او رفتار خواهم کرد.و هم اکنون در دید و نظر خود داشته باشید که پسرک همان رماننویس می باشد و مادربزرگش همان رمانش...